روانشناسی فراخود

توسعه دانش و روش

کتاب برتری خفیف

کتاب برتری خفیف

خلاصه کتاب

نویسنده : جف اولسون 

جف اولسون در شهر آلبوکرکی در ایالت نیومکزیکو متولد شد و پس از فارغ التحصیلی در رشته ی بازاریابی در حالی که در مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل بود به جوان ترین مدیر فرودگاه تبدیل شد. وی پنج سال مدیر شرکت اینترومنت بود و پس از آن شرکت سان ایر را در زمینه ی انرژی خورشیدی تاسیس کرد. تجربیاتی که اولسون در طی سال ها فعالیت بدست آورد او را در نوشتن این کتاب یاری کرد .

برتری خفیف پس از انتشار بلافاصله تبدیل به کتابی پر فروش در آمریکا شد. پس از آن جف اولسون با همکاری بنیاد موفقیت نسخه ای از این کتاب به نام (نوجوان های واقعی از برتری خفیف میگویند)را به گونه ای ساده تربرای نوجوانان تدوین کرد.

کتاب پیش رو دو بخش اصلی دارد :

  1. نحوه عملکرد برتری خفیف
  2. زندگی کردن با برتری خفیف

نویسنده در این کتاب به شما میگوید که تفاوت میان شکست و موفقیت ، کارهای ساده ای است که هر روز تکرار      می شوند. اقدامات ثمربخش کوچکی که به طور پیوسته انجام می شوند. اولسون معتقد است ما به اندازه ی کافی کتابهای خودیاری را خوانده ایم و پند و اندرز های بزرگان برای داشتن زندگی بهتر را شنیده ایم. همچنین میگوید هر آنچه مدرسان بزرگ گفته اند روی کاغذ نتیجه بخش بود اما در عمل خیر!

مردم تلاش می کنند تا از آموزه هایی پیروی کنند اما وقتی جهش کوانتومی که انتظارش را داشتند در طول بیست ، سی یا شصت روز حاصل نمی شود دست از تلاش می کشند. حجم اطلاعات یا کیفیت اطلاعات دیگر مهم نیست. اگر فردی که از اطلاعات استفاده می کند پردازش مناسبی بر روی آن انجام ندهد موفقیت از چنگش می گریزد.

حال وقت آن است که به گونه ای بسیار ساده از برتری خفیف برای رسیدن به اهدافتان بهره مند شوید.

او کتاب را با مثال هایی داستانی متعدد از زندگی خودش ، تجربیات دیگران و قصه هایی گویا در این باب نگاشته است. 

در فصل اول به معرفی دو تن از دوستانش می پردازد و  درباره ی آنها میگوید که از دوران کودکی با هم بزرگ شدند، هر دو به یک مدرسه و یک دانشگاه رفتند و با یکدیگر برابر بودند در واقع از همه جهات در یک سطح قرار داشتند فقط در یک مورد با هم متفاوت بودند!

«انتخاب مسیر و مقصد دلخواه»

سپس از ناکامی اولین دوستش سخن میگوید که از تحصیل در دانشگاه انصراف داد و به شهر دیگری مهاجرت کرد ، در نهایت تبدیل به یک ولگرد ساحل نشین شد و با کوتاه کردن چمن های زمین گلف دستمزد ناچیزی عایدش می شد.

اما دوست دیگرش زندگی خارق العاده ای را آغاز کرد ، به عنوان دانشجوی برتر فارغ التحصیل شد و کسب و کار بسیار موفقی راه انداخت و به معنای واقعی کلمه سعادتمند شد!

جف اولسون در اینجا پرده از راز جالبی برمیدارد هر دوی دوستانش در واقع خود او هستند!

درون هر کدام از ما یک ولگرد ساحل نشین و یک میلیارد وجود دارد. آنچه آدم ها را از هم متمایز میکند «اقدامات کوچک» آن هاست.

او میگوید من آنچه هستم و آنچه بوده ام را تغییر نداده ام بلکه شانس این را داشتم تا با برتری خفیف آشنا شوم. 

این کتاب قراراست به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توانید از هر جایی که الان هستید به جایی که دلخواهتان است برسید. 

اولسون در مسیر زندگی شخصی اش بارها شکست خورد، بارها ورشکست شد  و به صفر رسید. این در حالی بود که وی در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. پس دلیل  شکست های پی در پی او چه بود؟

روزی پس از مرور زندگی اش به نتایج جالبی رسید: وقتی مردم حس می کنند در حال شکست هستند دست به هر کاری میزنند تا زندگیشان از حرکت نایستند و برای بقا هر کاری بتوانند می کنند. اما وقتی به مرحله ای می رسند که سرشان برای تنفس آب به بیرون می آید دوباره دست از تلاش برمیدارند و به قعر اقیانوس ناکامی کشیده می شود.

در واقع این چیزیست که بیشتر مردم انجام میدهند: 

نوسان میان شکست و بقا، تقلا برای موفقیت چه بسا رسیدن به مرز آن بدون استثنا بازگشت به عقب و مجدد سقوط به دره ناکامی!

این اتفاق در طول زندگی به اشکال گوناگون در مسائل مالی، عاطفی،سلامتی، بهداشت و… برایمان رخ داده است.

وقتی شروع به بررسی موفقیت هایتان کنید متوجه می شوید فعالیت های کاملا مشابهی که شما را از شکست نجات داده و به بقا نزدیک می کند می تواند شما را از معمولی بودن نجات دهد و به موفقیت بکشاند،تنها باید آن هارا به طور پیوسته انجام دهید. تمام آنچه که نیاز دارید پیوسته انجام دادن کاری است که شما را به مرحله ی موفقیت نزدیک کند. این کارها آنقدر یاده اند که به راحتی نادیده گرفته می شوند. نادیده گرفتنشان به این علت است که از فرط سادگی بی اهمیت جلوه می کنند. مانند :

  • پس انداز کردن مقداری ناچیز از ماهیانه
  • چند دقیقه نرمش روزانه 
  • مطالعه ی هرروزه ده صفحه کتاب انگیزشی و تحول آفرین
  • صرف وقت برای ابراز علاقه به عزیزنتان به طور مرتب

کارهایی که در ابتدا بی اهمیت به نظر می رسند اما در طول زمان به واسطه ی اثر مرکب نتایج چشمگیری را به وجود    می آورند.

نویسنده ی این کتاب کارها را اقدامات ساده ی روزانه می خواند یا همان «برتری تخفیف»

برتری تخفیف : همان اقدامات ساده روزنه هستند که به طور پیوسته و در طول زمان تکرار می شوند.

در بخشی از کتاب آمده چیزی برای تحول احتیاج دارید  بیش از اطلاعات کتابهاست. عنصر سری وجود دارد که بدون حضورش هدف محقق نمی شود.

عنصر سری گمشده :

عنصر گمشده چیست؟ عنصر سری همان فلسفه ی شماست. منظور نویسنده از (فلسفه ی خود شما) تغییر دادن شیوه ی تفکرتان درباره ی کارهایی است که تغییر دادن شیوه ی تفکرتان درباره کارهایی است که روزانه انجام می دهید اگر طرز فکرتان درباره کارهای ساده روزانه تغییر ندهید هر چقدر کتاب خودیاری بخوانید به جایی نخواهید رسید چرا که دانستن شیوه انجام کارها تاثیر گذار نیست بلکه انجام دادن آن دانسته ها توسط شماست که تاثیرگذار است.

بگذارید اینطور بگویم که فلسفه ی شما چگونگی فکر کردن درباره ی مسائل روزمره است.

فلسفه ی مثبت به نگرش مثبت ختم می شود و نگرش مثبت نیز اقدامات مثبت به همراه دارد.

شکست گزینه ی من نیست!

به این جمله ی پر قدرت در ظاهر فریبنده دقت کنید. اگر فلسفه ی زندگیتان (شکست گزینه ی من نیست) باشد، فرصت یادگیری را از دست میدهید.

تصور کنید دنیای امروز چگونه می شد اگر توماس ادیسون تسلیم فلسفه ی شکست گزینه ی من نیست می شد!

ادیسون هزاران رشته را برای ساخت لامپ الکتریکی آزمایش کرد و همه ی آنها شکست خوردند. نقل قول معروف او را حتما شنیده اید : (من هرگز شکست نخورده ام، صرفا هزار روش کشف کرده ام که به موفقیت ختم نمی شود.)

شکست مسیر افراد موفق را هموار می کند! از شکست نهراسید

هدف این کتاب نشان دادن فلسفه ی برتری خفیف است. کتاب حاضر شیوه ی اثر گذاری این فلسفه را نقل می کند و نشان می دهد چگونه می توانید این فلسفه را به بخش مرکزی دیدگاهتان به دنیا و چگونه زیستن در زندگی روزمره تبدیل کنید.

اولسون پیشنهاد می کند حداکثر بهره را از این کتاب ببرید و محتوای آن را برای داشتن زندگی بهتر به کار گیرید چرا که این کتاب همان عنصر گمشده است که برای اثر بخشی تمام کتاب های خودیاری، رشد فردی و راهنمای زندگی نیاز دارید.

مثال هایی در باب برتری خفیف :

  • اولسون در کودکی پدرش را از دست داد و مادرش سرپرست سه فرزند کوچک بود و حقوق ناچیزی دریافت      می کرد. بعد از این حادثه جف به صورت اتفاقی درباره کتاب همسایه ی میلیونر با مادرش صحبت کرد و در کمال تعجب از مادرش شنید: “من هم میلیونر هستم”

مادرش توضیح داد در تمام این سالها با وجود حقوق اندک برای آینده ی خود و فرزندانش پس انداز هم می کرد و گرچه       پس اندازهای ماهانه بسیار اندک به نظر می رسید اما با اثر مرکب حالا او صاحب چند میلیون دلار بود.

  • دو قورباغه وارد کارگاه ماست بندی شدند و چشمانشان به یک سطل شیرفروشی افتاد فوراً داخل سطل شدند و شروع به خوردن خامه ی داخل شیر کردند. تا به حال همچنین غذای خوشمزه ای نخوردند! با هیجان شکم هایشان را پر کردند ناگهان متوجه شدند برای بیرون رفتن از سطل به دردسر افتاده اند. دیواره ی سطل آن قدر لیز بود که نمی شد از آن بالا رفت. پس ازمدتی تلاش یکی از قورباغه ها گفت تلاش بی فایده است. او نا امید شد و به انتهای سطل شیر افتاد و مرد. اما قورباغه ی دوم دایره وار و به طور پیوسته دست و پا زد و در حای که داشت به حرف دوستش فکر میکرد و نا امید می شد متوجه چیز سفت زیر پایش شد. دست و پازدن هایش باعث شده بود شیر تبدیل به کره شود. پایش را روی کره گذاشت و بیرون جهید!

 این داستان ها نشان می دهد که برتری خفیف می تواند در طول «زمان» به نتایج شگفت آوری ختم شود.

نیروی زمان :

 زمان : 

برتری خفیف کاری ساده و پیش پا افتاده !

نویسنده در جای جای کتاب از برتری خفیف به عنوان کاری پیش پا افتاده، ساده و روزمره که پیوسته تکرار می شود یاد  می کند.

سوال اینجاست که اگر این کارها به این سادگی هستند چرا تنها ۵ درد از مردم به موفقیت دست می یابند و ۹۵ درصد باقی همچنان با شکست مواجه اند؟ چرا تنها ۱ نفر از ۲۰ نفر در جایی که آرزویش را دارد می ایستد؟

  • دلیل یکم : انجامشان ساده است.

انجام دادن چیز هایی که به موفقیت ختم می شود ساده است اما به همان اندازه انجام ندادنش نیز ساده است. ( ده دقیقه نرمش روزانه ساده است اما ده دقیقه انجام ندادن آن هم ساده است! )

  • دلیل دوم : نتایج نامرئی هستند :

مسئله این است که کارهایی که در بلند مدت به موفقیت ختم می شود ممکن است در کوتاه مدت اثر قابل رویتی نداشته باشند. در واقع نتایج نامرئی اند مگر آن را با عینک برتری خفیف ببینید.

  • دلیل سوم : بی اهمیت به نظر می رسند:

انسان های موفق درک می کنند که انتخاب های به ظاهر بی اهمیتشان را تا دستیابی به اثر مرکب بارها تکرار کنند.

در ادامه ی کتاب اولسون برای مخاطبان، تمریناتی را در نظر گرفته و به طور مثال از آنها میخواهد برای پیشبرد اهدافشان ابتدا آن ها را بنویسند، هر روز به آن نگاه کنند و با یکی از اهداف شروع کنند.

این تمرینات به شناخت هر چه بیشتربرتری خفیف کمک می کند و به مرورفعالیتهای ساده ی روزانه را که به نفع شماست ملکه ی ذهنتان می کنند.

در بخش پایانی نویسنده به معرفی کتاب هایی می پردازد که خواندنشان زندگیتان را تغییر میدهد:

  • مزیت شادکامی اثر شان آکر
  • جریان های چندگانه درآمد اثر رابرت جی.آلن
  • میلیونر اتوماتیک اثر دیوید باخ
  • دوباره شروع کن میلونر شو اثر دیوید باخ
  • آیین دوستیابی و اثرگذاری بر افراد اثر دیل کارنگی
  • استثنایی ها اثر مالکوم گلادول
  • تحول شادی اثر تونی شی
  • هفت عادت مردمان موثر اثر استفان کاوی
دیدگاه‌ها ۰