روانشناسی فراخود

توسعه دانش و روش

اختلال روانی چیست؟

اختلال روانی چیست؟

اختلال روانی چیست؟

در این نوشتار به مفهوم اختلال روانی و تعریف آن از نظر DSM-5 و سایر مراجع خواهیم پرداخت. شاید در اولین قدم به ذهن همه ما بیاید که اساسا کدام رفتار کودک و نوجوان بهنجار است و کدام رفتار آن نابهنجار، همچنین چه ملاک هایی برای تشخیص این بهنجاری و نا بهنجاری وجود دارد.

رفتار نابهنجار در کودکان و نوجوانان چگونه مشخص می شود؟

این که کدام رفتار بهنجار و کدام رفتار نابهنجار است موضوع مهمی است که اتفاق نظر در آن وجود ندارد اما ملاک های مختلفی طرح شده تا این مساله مشخص شود.

ملاک ۱- استفاده از انحراف آماری برای تعریف نا بهنجاری: در این روش نا بهنجاری با توجه به نادر بودن یک رفتار به نسبت کل جمعیت تعیین می گردد. این روش ممکن است مهم باشد اما قطعا نا کافی است زیرا اینکه کودک در چه موقعیت و شرایطی قرار دارد یا قرار گرفته است بر انحراف آماری رفتارش نادیده گرفته می شود.

ملاک۲- تعریف نا بهنجاری بر مبنای انحراف فرهنگی: در این شیوه نا بهنجاری، رفتاری تعریف می شود که با معیارها و قوانین جامعه مطابقت ندارد. نقطه ضعف اصلی این روش عدم تطابق معیارها و قوانین در فرهنگ ها و قومیت های مختلف است.

ملاک۳- تعریف نا بهنجاری بر مبنای درجه پریشانی روانی فرد: پریشانی روانی معمولا به شکل اضطراب، سردرگمی، ترس، خشم، نگرانی، وحشت زدگی، تحریک پذیری و … نشان داده می شوند. اما تعریف نا بهنجاری بر اساس درجه آن ها در کودکان با حداقل دو نقطه ضعف اصلی مواجه است. اول اینکه پریشانی اغلب ذهنی است و بروز ظاهری ندارد همچنین کودکان معمولا از آن بدرستی آگاه نیستند و این پریشانی را به شکل دیگری از جمله سردرد، دل درد و … ابراز می کنند. دوم اینکه: برخی از مشکلات رفتاری، پریشانی ای در کودک ایجاد نمی کند بلکه بیشتر سایرین را پریشان می کند. برای مثال غالبا کودکان مبتلا به نافرمانی نسبت به بزرگسالان خود، پریشانی ای احساس نمی کنند.

ملاک۴- تعریف نا بهنجاری بر مبنای درجه‌ی ناتوانی های فرد: در این شیوه نا بهنجاری به وسیله احساسات، افکار و واکنش های فرد در مواجهه با موقعیت های مختلف اجتماعی، شغلی و تحصیلی و میزان اخلال در آن ها سنجیده می شود. مهمترین نقطه ضعف این روش آنست که بسیاری از نوجوانان و کودکان مبتلا به اختلال روانی خللی در عملکرد نشان نمی دهند.

ملاک۵- تعریف نا بهنجاری بر مبنای مفهوم نارسایی آسیب زا در کارکرد رفتاری (کژکاری آسیب زننده): طبق تعریف در این روش       نابهنجاری شرایطی است که در کارکرد یک مکانیزم درونی، نارسایی ایجاد شده باشد و علاوه بر آن این نارسایی سبب محدودیت و یا تهدید باشد.

ملاک ۶- تعریف نابهنجاری بر مبنای انعطاف ناپذیری رفتاری: در این دیدگاه رفتار نا بهنجار رفتار، فکر و یا هیجانی است که مکررا و به صورت غیر منعطف در پاسخ به عامل استرس زا بروز داده می شود. مشکل اصلی این تعریف آنست که رفتارهای مشابه تکراری در پاسخ به عامل استرس زا کلا نابهنحاری شناخته می شود در حالیکه موقعیت و شرایط کودک در نظر گرفته نمی شود.

تعریف DSM-5  از اختلال روانی: DSM-5 در آخرین تعریف خود منتشر شده در سال ۲۰۱۳ اختلال روانی را بطور کلی به شرح زیر تعریف کرده و دو موضوع را مورد توجه ویژه قرار می دهد و از دسته اختلالات خارج می نماید:

اختلال روانی سندرمی است که اختلال بالینی قابل ملاحظه در شناخت، تنظیم هیجانی یا رفتار فرد دیده می شود و منعکس کننده نارسایی در کارکرد(کژکاری) فرآیندهای روان شناختی، زیستی     یا رشدی زیر بنای عملکرد است. اختلالات روانی معمولا با پریشانی یا ناتوانی قابل ملاحظه در فعالیت های شغلی، اجتماعی یا سایر فعالیت های مهم دیگر در ارتباط است.

  • پاسخ مورد انتظار یا از لحاظ فرهنگی تایید شده، به عوامل استرس زای رایج یا فقدان و مرگ اختلال روانی نیست.
  • رفتاری که از لحاظ اجتماعی منحرف است و تعارض های عمدتا بین فرد و جامعه اختلالات روانی نیستند مگر آنکه مطابق با تعریف فوق باشند.”

نقاط ضعف تعریف DSM-5:

  • داشتن نگاه پزشکی به موضوع اختلالات روانی: این نگاه به اختلالات حداقل دو اشکال دارد اول اینکه خیلی از اختلالات روانی درونی نیست بلکه بین رابطه ایست و دوم آنکه در بسیاری از اختلالات روانی علت ها روشن نیست یا دست کم ما نمی دانیم.
  • حذف رفتارهای مغایر با فرهنگ و معیارهای اجتماعی از دایره اختللات روانی
  • نادیده گرفتن تاثیرات قومیتی، فرهنگی و نژادی
  • در تعریف اختلالات روانی را همراه با پریشانی یا ناتوانی قابل ملاحظه در فعالیت ذکر می کند در حالیکه دربسیاری از موارد این قابل ملاحظگی وجود ندارد و فقط خود فرد احساس می کند.

نگاه آسیب شناسان رشدی به اختلال روانی:

آسیب شناسان رشدی معتقدند که رشد در طول زمان و بوسیله تعاملات پیچیده عوامل روانشناختی، زیستی، اجتماعی و فرهنگی شکل  می گیرد. این رشد در سطوح مختلفی قابل تحلیل و بررسی است این سطوح عبارتند از:

وراثت

ساختار و عملکرد مغز

رشد روانشناختی شامل رفتار، افکار و هیجانات

تعاملات اجتماعی و خانوادگی (خانواده/همسالان)

جایگاه اجتماعی ــــــ فرهنگی (محیط)

بنابراین رشد تحت تاثیر عوامل فوق و بر بستر زمان و تحت تاثیر این عوامل بر یکدیگر احتمالات رشدی فراوانی (تکوین احتمالاتی) ایجاد می نماید.

رفتار های بهنجار یا نابهنجار کودکان از دیدگاه آسیب شناسان رشدی به زمینه رشد کودک بستگی داشته و بسته به سن و سطح رشد به عنوان رفتارهای سازگار و ناسازگار شناخته می شود.

 رفتارهای سازگار عبارتند از رفتارهایی که به کودک این امکان را می دهد تا شایستگی های اجتماعی، هیجانی و رفتاری اش را در طول زمان پرورش داده و تقاضاهای متغیر محیط را برآورده سازد.

رفتارهای ناسازگار رفتارهایی هستند که اخلال در شایستگی های اجتماعی، هیجانی و رفتاری کودک ایجاد کرده و یا  تقاضاهای متغیر محیط را برآورده نمی سازد. کودکان و نوجوانان در طول مسیر رشدی خود با تکالیفی متناسب با سن خود مواجه می شوند که انجام موفق این تکالیف به زمینه های رشدی کودک و تجربیات رشدی او بستگی دارد.

دیدگاه‌ها ۰