توزیعکننده:الویشین پیکچرز (کانادا)استودیوکنال (بریتانیا و ایرلند)ای ۲۴ (ایالات متحده)
مدت زمان: ۱۱۸ دقیقه
هزینهٔ فیلم: ۱۳ میلیون دلار
فروش گیشه: ۳۶٫۳ میلیون دلار
جوایز:جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن، جایزهٔ گلدن گلوب بهترین بازیگر زن فیلم درام، جایزهٔ سینمایی انتخاب منتقدان برای بهترین بازیگر جوان، رتبه ۱۳۳ از ۲۵۰ فیلم برتر IMBD
خلاصه داستان: زن جوانی که به مدت هفت سال در یک اتاق اسیر و مورد آزار بوده و با فرزندی که در این مدت خود به دنیا آورده و اکنون ۵ ساله شده است، میخواهد از اسارت رهایی پیدا کند. شاهد روابط مادر و پسری و چالشهایشان با دنیاهایی که در آن قرار میگیرند هستیم.
●داشتن معنا در زندگی نه تنها باعث ادامه زندگی، بلکه باعث پیشرفت و رشد انسان میشود. جک و نقش مادری،معنای عمیق زندگی جوی میشود.
عناصر معنا گرایی را در فیلم مشاهده میکنیم. تنهایی جک و جوی، معنای از دست دادن، کشف جهان و پیدا شدن دنیای حقیقی توسط جک، تزلزل و دگرگونی دنیای قبل از ۵ سالگی با کشف دنیای بعد از ۵ سالگی، کوچکی انسان ها در برابر دنیای حقیقی، در آخر هم به عهده گرفتن مسئولیت و تصمیماتی که جک و به خصوص جوی در زندگی گرفته است.
●معنای زندگی جوی پس از آزادی کمرنگ شده است. او بعد از مصاحبه و زیر سوال بردن تلاش های مادریش توسط گزارشگر، همچنین نگاههای سنگین پدرش به جک و مستقلتر شدن جک تصمیم به خودکشی میگیرد، هر چند که منجی مادر، باز همان معنا، جک پسر اوست. به هر حال جوی بعد از آزادی از اسارت و تحمل آن آسیب ها توقع محبت بیدریغ و درک آسیبهایی که دیده را داشت که محقق نشد.
●جوی دچار اختلال استرس پس از سانحه شده(PTSD) بی قرار است و رفتار آشفته دارد.
● چه در اتاق با استفاده از فضاسازی درست، استفاده از تخیل و بازی و کاردستی، دورکردن جک از نیک پیر و حتی شیرخوردن جک از مادرش به خاطر تقویت جسمی از شیر مادر در نبود ویتامینها و چه در مستقل شدن و رها شدن جک در دنیای جدید، جوی عالی عمل میکند، هرچند خودش در این زمینه نقص داشت اما مشوق و حامی و مربی درستی برای جک بود. او نقش مادری را به زیبایی ایفا میکند. ● شناخت و تطبیق دنیای جدید یعنی کاری که جک در حال انجام آن بود راحتتر و آسانتر از بازگشت به دنیای قبلی و مطابقت با آن است، به همین دلیل جوی سختی بیشتری را تحمل میکرد. و البته برعکس آن هم صادق است یعنی چون جک از واقعیت بیرون هیچ اطلاعاتی نداشت ، مسئله و سختی هم نداشت. اما جوی چون در دنیای بیرون زندگی کرده بود، اسارت برایش معنا و مشکلات زیاد دیگری داشت.
● رشد انسان زمانی اتفاق میافتد که در وحشتناکترین اتفاقات بتوان از زیباییها کمک گرفت و آن ها را پرورش داد. کاری که جوی در دل آن اتاق با تربیت درست جک انجام داد.
● هدف اصلی فیلم نشان دادن “ما” یعنی رابطه ی جک، جوی و نیک بد است و به نقش جوی، دقیقا از زاویه ی مادری او پرداخته شد.( نه یک زن آسیب دیده که خود آن نکات و حاشیه های فراوانی میتوانست داشته باشد).
●یکی از نشانه های تربیت درست جک عدم وابستگی بیش از اندازه جک به جوی است که آن را در سکانسهای پایانی فیلم میبینم، در واقع این ارتباط ، یک دلبستگی بسیار زیباست، که انگار دلبستگی و حتی در مواقعی وابستگی جوی به جک بیشتر هم هست. جک پس از آزادی مستقلتر میشود،جک رهاتر اما مادرش در این زمینه ناتوان است.هر چند یکی از انتقادات جدی به این فیلم ارتباط سریع جوی و به خصوص جک با دنیای بیرون است.
● جک دچار آسیبهای روانی نشده و مادرش نگذاشته که آسیبهای روانی که دیده بر فرزندش اثر گذارد. با آمدن به دنیای بیرون که آسیب های مادرش نِمود پیدا میکند، حالا جک این آسیبها را درک میکند و میپذیرد.
● وقتی جک مو و قدرتش را به مادرش به خاطر بهبودی حالش میبخشد این همان تکرار و الگوپذیری از رفتار مادر در دادن دندانش است.(هر چند که هویت پسرانه جک هم به او انگار برمیگردد.)
● اتاق نماد مصائب و مشکلات زندگی ماست که نفس ما را تنگ میکند و زجر میکشیم، اما باید دقت کنیم که نباید بر ما غالب شود و ما را شکست دهد.
● فیلم از زاویهی دید جک بیان شده بنابراین از خشونت ۷ ساله به مادرش و ماجرای باقی افراد مثل نیک پیر صحبتی نشده.
●به بردگی جنسی زنان به صورت غیر مستقیم میپردازد.
●فیلم به طور نامحسوس به اثرات مخرب استفادهی زیاد از تلویزیون و عدم تمایز و تشخیص کودکان بین دنیای واقعی و دنیای تخیلی تلویزیون و غرق شدن آنها در دنیای غیر واقعی می پردازد.
تعریف مفاهیم:اختلال استرس پس از آسیب روانی یا اختلال تنشزای پس از سانحه Post traumatic stress disorder (PTSD)، نشانگان یا سندرمی است که پس از مشاهده، تجربهٔ مستقیم یا شنیدن یک عامل استرسزا و آسیبزای شدید روی میدهد. و بیشتر از استرس یک حادثه در روزمره است.
فیلم خیلی عالی توانسته بود که نشان دهد برخلاف اینهمه مصایب ودشواریها به ازادی رسیدند ولی دچار درماندگی اموخته شده نشدند .جک توانست خودش رو با دنیای بیرون ازاتاق وفق بدهد ولی مادر دچاراسیب های روانی بعدازحادثه شد.درکل معنای زندگی به انها قدرت این رو داد که خودشون رو ازاون وضعیت اسفناک نجات دهند ودنیای بیرون رو کشف کنند.
فیلم خیلی عالی توانسته بود که نشان دهد برخلاف اینهمه مصایب ودشواریها به ازادی رسیدند ولی دچار درماندگی اموخته شده نشدند .جک توانست خودش رو با دنیای بیرون ازاتاق وفق بدهد ولی مادر دچاراسیب های روانی بعدازحادثه شد.درکل معنای زندگی به انها قدرت این رو داد که خودشون رو ازاون وضعیت اسفناک نجات دهند ودنیای بیرون رو کشف کنند.
خیلی فیلم عالیه