آسیب شناسی روانی کودکان ونوجوانان

آسیب شناسی روانی کودکان ونوجوانان

آسیب شناسی روانی کودکان و نوجوانان: تاریخچه، اهمیت و شیوع

 آسیب شناسی روانی کودکان و نوجوانان اگرچه از سال ۱۸۹۶ میلادی توسط لایتنر ویتمر آمریکایی با تاسیس کلینیک روانشناسی کودکان آغاز شده است، اما هنوز در حال تحول و تغییر است.

لایتنر ویتمر (۱۸۶۷-۱۹۵۶)، روانشناس آمریکایی، اولین درمانگاه روانشناسی را در سال ۱۸۹۶ با تمرکز ویژه بر کمک به کودکانی با اختلال یادگیری افتتاح کرد. فعالیت ویتمر با ارجاع پسری آغاز شد که در هجی کردن کلمات مشکل داشت و این تجربه زمینه‌ساز ظهور حرفه‌ای شد که با پزشکی و تعلیم و تربیت تفاوت داشت. ویتمر دانشجوی سابق ویلهلم ووند بود و اولین بار اصطلاح “روانشناسی بالینی” را معرفی کرد. او روانشناسی بالینی را مطالعه افراد با مشاهده یا آزمایش، با هدف ارتقاء و تغییر تعریف نمود.

آسیب شناسی روانی کودکان و نوجوانان از آن جهت مورد توجه فراخود است که اکثر مخاطبین آن یا دانشجویان روانشناسی و مشاوره هستند و یا علاقه‌مندان به علم روانشناسی. حتی اگر افراد معلم، پرستار، پزشک یا مربی نشوند، به عنوان پدر، مادر، برادر یا خواهر، مسئولیت بزرگی در سلامت روان کودکان و نوجوانان بر عهده دارند.

دانستن اختلالات روانی و مهم‌تر از آن راه‌های درمان و پیشگیری، می‌تواند فرهنگ مراقبت از کودکان و نوجوانان را در جامعه نهادینه سازد و از سختی و رنج کودکان و مراقبت‌کنندگانشان و همچنین هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی بکاهد.

بنابراین تلاش می‌شود در عین حفظ ماهیت علمی مطالب، برای عموم غیر متخصص نیز کاربردی و موثر باشد.

شیوع اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان

طبق آمار سال ۲۰۱۶ در آمریکا، نزدیک به ۲۰ درصد کودکان و نوجوانان قبل از ورود به بزرگسالی به یک مشکل سلامت روانی دچار می‌شوند. این آمار اهمیت آگاهی و شناخت تک‌تک ما از آسیب شناسی روانی کودکان و نوجوانان و نقش موثرمان را نشان می‌دهد.

تحقیقات جدید در ایالات متحده حکایت از افزایش شیوع این اختلالات دارد؛ برای مثال، سوء مصرف مواد با رشد ۲۵ درصدی و افسردگی کودکان با رشد ۸۰ درصدی نسبت به ۲۰ سال گذشته مواجه بوده است.

آسیب‌های روانی کودکان و نوجوانان طیف گسترده‌ای دارد و از ناتوانی‌های رشدی تا اختلالات خوردن و خوابیدن را شامل می‌شود. اختلالات شایع شامل ADHD، اختلالات اضطرابی، فوبی اجتماعی و اوتیسم هستند. بسیاری از کودکان با همزمانی اختلالات روبه‌رو هستند؛ طبق آمار ۲۰۱۴ در آمریکا، ۴۰ درصد کودکانی که اختلالی دارند، حداقل یک اختلال روانی دیگر نیز دارند. برای مثال، نیمی از کودکان با ADHD از اختلال سلوک نیز رنج می‌برند.

این اختلالات نه تنها بر کودک اثر می‌گذارد، بلکه زندگی مراقبان را نیز تحت تأثیر قرار داده و به تنش‌های خانوادگی و محیط کار منجر می‌شود. نگرانی زمانی دوچندان می‌شود که این کودکان یا تحت مراقبت قرار نمی‌گیرند و یا مراقبت نادرست دریافت می‌کنند.

موانع بر سر راه درمان کودکان و نوجوانان با اختلالات روانی

  • شناخت نادرست اختلالات به علت عدم آگاهی از انواع اختلالات شایع.

  • نبود خدمات مشاوره و روانشناختی با کیفیت، که باعث می‌شود کمتر از نیمی از کودکان و نوجوانان تحت درمان قرار گیرند.

  • مشکلات اقتصادی خانواده‌ها و نبود پوشش بیمه‌ای مناسب.

  • فقدان متخصصان آموزش دیده و مجرب؛ گاهی افراد شاغل در این حوزه صلاحیت درمان ندارند.

    عوامل موثر بر شیوع اختلالات روانی در بین کودکان و نوجوانان

عامل سن

شیوع اختلالات روانی در بین نوجوانان بیش از کودکان است.

عامل جنسیت

در کودکان، پسران بیشتر از دختران اختلالات روانی دارند و در نوجوانان، دختران بیشتر از پسران هستند. این موضوع به وقایع استرس‌زا و نحوه تلقی و تفکر آنها نسبت به این وقایع مربوط می‌شود. دختران معمولاً خود را عامل ایجاد این وقایع می‌دانند یا دچار نشخوار ذهنی می‌شوند.

عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی

شیوع اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان خانواده‌های تحصیل کرده و سطح اقتصادی و فرهنگی بالاتر کمتر است. همچنین شیوع اختلالات روانی با روش‌های فرزندپروری و ارزش‌های فرهنگی و مذهبی خانواده‌ها همبستگی دارد.

   در دهه ۱۹۶۰ “دایانا بامیرمند” با توجه به تحقیقاتی که بر روی تربیت والدین انجام داد روش های تربیتی را به ۴ سبک مختلف تقسیم بندی و ارائه  کرد. این سبک ها شامل:
مستبدانه (Authoritarian)، مقتدرانه (Authoritative)، سهلگیرانه (Permissive)، بی اعتنا (Uninvolved) می شوند.

دیدگاه‌ها ۰