انسانها همواره در طول زندگی با مسائل و مشکلات زیادی مواجه میشوند و هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که هیچ مسئلهای در زندگیاش وجود نداشته است. در واقع، زندگی بدون مشکل محال است. مواجهه با مسائل متعدد در زندگی بسیار طبیعی است، اما نکته مهم این است که فرد مجهز به مهارت حل مسئله باشد.
افرادی که این مهارت را دارند، میتوانند مسائل خود را حل کنند و از این طریق اعتماد به نفس و ارزشمندی بیشتری کسب کنند، اما کسانی که مهارت حل مسئله ندارند، حتی در مسائل ساده نیز دچار آشفتگی و پریشانی میشوند.
آموختن مهارت حل مسئله به ما کمک میکند که مسائل پیچیده و دشوار را مدیریت کنیم و به موفقیت دست یابیم.
ماهیت مهارت حل مسئله
مهارت حل مسئله یک فرآیند شناختی–رفتاری است که فرد فعالانه تلاش میکند با آن مشکل را شناسایی و بهترین راه حل را انتخاب کند. به عبارت دیگر، حل مسئله یک فرآیند آگاهانه، منطقی، هدفمند و تلاشمحور است.
هر فرد تا حدی این مهارت را دارد، اما میزان آن در افراد مختلف متفاوت است:
برخی قادر به تشخیص مسئله واقعی خود نیستند و در نتیجه ناکامیهای زیادی تجربه میکنند.
گروهی دیگر مشکل خود را تشخیص میدهند اما توان حل آن را ندارند و نیاز به کمک افراد متخصص دارند.
دستهای دیگر توانایی تشخیص و ارائه راهکار مناسب را دارند و گاهی با دیگران مشورت میکنند.
گروهی پیشرفته علاوه بر حل مسائل خود، میتوانند مشکلات دیگران را هم شناسایی و حل کنند و حتی این مهارت را به دیگران آموزش دهند.
افرادی که مجهز به مهارت حل مسئله هستند، معمولاً صبور، متفکر و با اعتماد به نفس بالا هستند و در مواجهه با مشکلات ناامید نمیشوند و خود را سرزنش نمیکنند.
مراحل مهارت حل مسئله
۱- تعریف مسئله
اولین گام در حل مسئله، تعریف واضح و مشخص آن است. گاهی اوقات مسائل پیچیده و ترکیبی از چند مشکل هستند که باید آنها را به مسائل سادهتر تقسیم کرد.
مثال: شخصی در روابط همسرانه مشکل دارد. این مسئله کلی است و باید مشخص شود مشکل مربوط به کدام جنبه است: روابط جنسی، تربیت فرزندان یا روابط با خانواده همسر.
گاهی مسئله مبهم و حسی است، مانند عصبانیت. عصبانیت خود مشکل نیست، بلکه ناشی از وقوع مشکل است و با تمرکز و آرامش میتوان علت اصلی را شناسایی کرد.
۲- تهیه فهرستی از راههای مختلف
پس از تعریف دقیق مسئله، باید راهحلهای مختلفی برای حل آن در نظر گرفت. تکنیک بارش فکری در این مرحله کاربرد دارد:
فرد هر ایدهای که به ذهنش میرسد مینویسد بدون قضاوت.
هدف این مرحله، یافتن تعداد زیادی راه حل است، کمیت اهمیت بیشتری نسبت به کیفیت دارد.
ذهن آزاد و بدون سانسور، بهترین راهکارها را تولید میکند.
۳- ارزیابی و تصمیمگیری
در این مرحله، راه حلهای موجود ارزیابی و بهترین آنها انتخاب میشود:
سود و زیان هر راه حل در کوتاهمدت و بلندمدت بررسی شود.
توجه داشته باشیم که راه حل ساده همیشه مشکل را به صورت ریشهای حل نمیکند.
معمولاً هیچ راه حلی بدون نقطه ضعف نیست، بنابراین راه حلی را انتخاب کنید که بیشترین سود و کمترین ضرر را دارد.
۴- اجرای راه حل
راه حل انتخابشده باید در زمان و مکان مناسب اجرا شود. یک راه حل درست در زمان یا مکان نادرست ممکن است نتیجهبخش نباشد. مثال: بیان حرف صحیح در زمان عصبانیت نمیتواند موثر باشد.
۵- بازبینی
بعد از اجرای راه حل، نتایج بررسی میشود:
اگر حل مسئله موفقیتآمیز بود، فرآیند پایان مییابد.
در صورت شکست، باید مراحل حل مسئله دوباره طی شود و یکی از راه حلهای دیگر اجرا گردد.
خیلی عالی بود