نظریه شخصیت فروید
نگارنده:
فرشته زحمتکش
رزومه
فروید (۱۸۵۶-۱۹۳۹) عصبشناس اتریشی و بنیانگذار روانکاوی بود. او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین متفکران قرن بیستم شناخته میشود و نظریه شخصیت فروید و نظریات او در مورد ، ذهن ناخودآگاه و میل جنسی، انقلابی در درک ما از انسان ایجاد کرد.
زندگی:
فروید در سال ۱۸۵۶ در شهر فرایبرگ (اکنون در جمهوری چک) در خانوادهای یهودی متولد شد.او اولین فرزند از هشت فرزند بود و پدرش تاجر پشم بود.فروید در دوران کودکی با هوش و کنجکاو بود و علاقه زیادی به مطالعه داشت.او در سال ۱۸۷۳ در دانشگاه وین به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت.
تحصیلات و حرفه
فروید در سال ۱۸۸۱ با مدرک پزشکی از دانشگاه وین فارغالتحصیل شد.او پس از فارغالتحصیلی به مدت چند سال در بیمارستانهای وین به عنوان پزشک کار کرد.در سال ۱۸۸۵، فروید برای مطالعه هیپنوتیزم به پاریس رفت.او پس از بازگشت به وین، از هیپنوتیزم در درمان بیماران عصبی استفاده کرد.در سال ۱۸۹۶، فروید اصطلاح “روانکاوی” را برای اشاره به روش درمانی خود و نظریههای مبتنی بر آن به کار برد.
واقعه کوکائین زیگموند فروید
در دهه ۱۸۸۰، کوکائین به عنوان یک داروی معجزه آسا در نظر گرفته و به عنوان دارویی برای درمان افسردگی، اضطراب، و مشکلات تنفسی تجویز میشد.زیگموند فروید نیز از جمله کسانی بود که تحت تاثیر تبلیغات آن زمان، به مصرف کوکائین روی آورد. در سال ۱۸۸۴، فروید برای اولین بار کوکائین را مصرف کرد. او در ابتدا تحت تاثیر اثرات مثبت این ماده قرار گرفت و آن را به عنوان دارویی برای درمان افسردگی و افزایش انرژی خود تجویز میکرد.فروید در مقالهها و نامههای خود به دوستان و همکارانش، از مزایای کوکائین مینوشت و آن را به عنوان یک داروی بیخطر و مفید معرفی میکرد.اما به مرور زمان، اثرات منفی کوکائین خود را نشان داد. فروید به این ماده اعتیاد پیدا کرد و دچار اضطراب، توهم و پارانویا شد.او همچنین از نظر جسمی ضعیف شد و از مشکلات گوارشی و بیخوابی رنج میبرد.
در نهایت، فروید در سال ۱۸۹۶ مصرف کوکائین را متوقف کرد. او پس از ترک کوکائین، به مضرات این ماده پی برد و به دیگران هشدار داد که از مصرف آن خودداری کنند.
تاثیر واقعه کوکائین بر نظریههای فروید:
برخی معتقدند که تجربه اعتیاد به کوکائین، نقش مهمی در شکلگیری نظریههای فروید در مورد میل جنسی و ناهشیار داشت.فروید در نظریههای خود، به نقش میل جنسی در شخصیت و رفتار انسان و همچنین به قدرت ناهشیار در ذهن انسان تأکید کرد.
نقد
برخی منتقدان، نظریههای فروید را به دلیل تجربه شخصی او با کوکائین مورد نقد قرار میدهند.آنها معتقدند که فروید تحت تاثیر تجربه اعتیاد خود، نظریههای خود را به گونهای ارائه کرده است که میل جنسی و ناهشیار را بیش از حد مهم جلوه میدهد.
با وجود این نقدها، واقعه کوکائین به عنوان یکی از مهمترین وقایع زندگی فروید شناخته میشود.
این واقعه نشان میدهد که حتی متفکران بزرگ نیز میتوانند در معرض خطا و اشتباه قرار بگیرند.
زندگی جنسی زیگموند فروید
زندگی جنسی زیگموند فروید، بنیانگذار روانکاوی، موضوعی پیچیده و بحثبرانگیز است. فروید به دلیل تأکید بر میل جنسی در نظریههای شخصیت و رشد روانی-جنسی مشهور است.او معتقد بود که میل جنسی، نیروی محرک اصلی رفتار انسان است و در تمام مراحل زندگی نقش مهمی دارد.با این وجود، زندگی جنسی خود فروید به طور کامل روشن نیست.اطلاعات کمی در مورد تجربیات جنسی او در دوران کودکی و نوجوانی وجود دارد.
فروید در سال ۱۸۸۶ با مارتا برنایز ازدواج کرد و صاحب شش فرزند شد.برخی معتقدند که فروید در دوران ازدواج خود، روابط جنسی فراهمسری داشته است.همچنین، برخی از نظریههای فروید در مورد زنان و میل جنسی مورد نقد فمینیستها قرار گرفته است.
در اینجا به برخی از نکات کلیدی در مورد زندگی جنسی فروید اشاره میشود:
تأکید بر میل جنسی: فروید معتقد بود که میل جنسی، نیروی محرک اصلی رفتار انسان است و در تمام مراحل زندگی نقش مهمی دارد.
مراحل رشد روانی-جنسی: فروید معتقد بود که شخصیت در پنج مرحله رشد روانی-جنسی شکل میگیرد که هر کدام بر ناحیه خاصی از بدن تمرکز دارند.
عقده ادیپ: فروید معتقد بود که عقده ادیپ، یک تعارض روانی است که در دوران کودکی رخ میدهد و در آن کودک میل جنسی به والد جنس مخالف خود احساس میکند.
عقده الکترا: عقده الکترا معادل زنانه عقده ادیپ است که در آن دختر میل جنسی به پدر خود و حسادت به مادر خود را تجربه میکند.
با وجود این که زندگی جنسی فروید به طور کامل روشن نیست، اما نظریههای او در مورد میل جنسی و نقش آن در شخصیت و رفتار انسان، تأثیر عمیقی بر روانشناسی و سایر رشتهها داشته است.
نظریههای فروید:
فروید نظریههای متعددی در مورد شخصیت، ذهن ناخودآگاه، میل جنسی و رشد روانی-جنسی ارائه کرد.
برخی از مشهورترین نظریههای او عبارتند از:
ساختار شخصیت و نظریه شخصیت فروید : نهاد، خود، فراخود
مراحل رشد روانی-جنسی: دهانی، مقعدی، آلتی، نهفتگی، تناسلی
مکانیزمهای دفاعی: انکار، فرافکنی، سرکوب، تصعید
عقده ادیپ: میل جنسی کودک به والد جنس مخالف
تفسیر رویا: رویاها به عنوان راهی برای دسترسی به ذهن ناخودآگاه
در اینجا به اختصار به توضیح نظریههای مشهور فروید میپردازیم:
نظریه شخصیت فروید:
نظریه شخصیت فروید یکی از مباحث مهم در روانشناسی است که به بررسی سه بخش اصلی شخصیت انسان میپردازد:
۱. نهاد: بخش ابتدایی و غریزی شخصیت، کاملاً ناخودآگاه، شامل غرایز و انگیزههای اولیه مانند میل به غذا، آب، خواب و میل جنسی. بر اساس “اصل لذت” عمل میکند و به دنبال ارضای فوری نیازها و خواستهها است. بدون در نظر گرفتن واقعیت یا عواقب، به دنبال لذت جویی است.
۲. خود: بخش منطقی و واقعبین شخصیت است. هم در آگاه و هم در ناخودآگاه وجود دارد. به عنوان واسطه بین نهاد و فراخود عمل میکند. سعی میکند نیازهای نهاد را به گونهای ارضا کند که با واقعیت و قوانین اجتماعی همخوانی داشته باشد و از “اصل واقعیت” پیروی میکند و به دنبال تعادل بین خواستههای نهاد، انتظارات فراخود و واقعیت دنیای بیرون است.
۳. فراخود: بخش اخلاقی و وجدان شخصیت، کاملاً ناخودآگاه، شامل قواعد و اخلاقیاتی است که از والدین و جامعه درونی شدهاند. به دنبال کمال و ایدهآلها است. به خود فشار میآورد تا از رفتارهای غیراخلاقی اجتناب کند و به سمت رفتارهای اخلاقی گام بردارد.
تعامل این سه بخش: تعامل و تعارض پویای این سه بخش، شخصیت و رفتار انسان را تعیین میکند.
نهاد به دنبال ارضای فوری نیازها است، فراخود خواهان کمال و اخلاقیات است و خود سعی میکند تعادلی بین این دو برقرار کند.
این تعارضات میتوانند منجر به اضطراب و تنش شوند، اما در عین حال میتوانند منبع خلاقیت و رشد نیز باشند.
مراحل رشد روانی-جنسی:
فروید معتقد بود که شخصیت انسان در دوران کودکی شکل میگیرد. او پنج مرحله رشد روانی-جنسی را تعریف کرد که هر کدام بر یک منطقه حساس از بدن تمرکز دارند:
دهانی (۰ تا ۱ سالگی)
مقعدی (۱ تا ۳ سالگی)
فالیک (۳ تا ۶ سالگی)
نهفتگی (۶ سالگی تا بلوغ)
تناسلی (بلوغ به بعد)
تثبیت در هر یک از این مراحل میتواند به مشکلات روانی در بزرگسالی منجر شود.
نقاط قوت نظریه شخصیت فروید :
ارائه یک چارچوب جامع برای درک شخصیت انسان
تأکید بر نقش ناخودآگاه در رفتار انسان
کمک به درک ریشههای مشکلات روانی
نقاط ضعف نظریه شخصیت فروید :
اتکا به شواهد بالینی و نه تجربی
دشوار بودن اثبات یا رد بسیاری از مفاهیم نظریه
نگاهی منفی به انسان و تمرکز بر غرایز و انگیزههای اولیه
تأثیرات نظریه شخصیت فروید :
نظریه فروید یکی از پرنفوذترین نظریهها در روانشناسی است.
این نظریه در زمینههای مختلفی از جمله رواندرمانی، روانشناسی تربیتی و نقد ادبی کاربرد دارد.
مفاهیمی مانند نهاد، خود و فراخود به بخشی از زبان رایج تبدیل شدهاند.
نظریه رشد روانی-جنسی فروید:
نظریه رشد روانی-جنسی فروید یکی از مباحث مهم در روانشناسی است که به بررسی مراحل رشد شخصیت انسان از دیدگاه میل جنسی میپردازد. فروید معتقد بود که شخصیت انسان در دوران کودکی شکل میگیرد و تجارب این دوران نقش مهمی در تعیین شخصیت و رفتار فرد در بزرگسالی دارد.
مراحل رشد روانی-جنسی:
فروید پنج مرحله رشد روانی-جنسی را تعریف کرد که هر کدام بر یک منطقه حساس از بدن تمرکز دارند:
۱. مرحله دهانی (۰ تا ۱ سالگی): در این مرحله، تمرکز میل جنسی بر روی دهان است و نوزاد از طریق مکیدن و خوردن لذت میبرد.
۲. مرحله مقعدی (۱ تا ۳ سالگی): در این مرحله، تمرکز میل جنسی بر روی دفع مدفوع و مثانه است و کودک از طریق کنترل این اعمال لذت میبرد.
۳. مرحله فالیک (۳ تا ۶ سالگی): در این مرحله، تمرکز میل جنسی بر روی اندام تناسلی است و کودک از طریق لمس و تحریک این اندام لذت میبرد.
۴. دوره نهفتگی (۶ سالگی تا بلوغ): در این دوره، میل جنسی به طور موقت سرکوب میشود و کودک به دنبال فعالیتهای دیگر مانند بازی و یادگیری میرود.
۵. مرحله تناسلی (بلوغ به بعد): در این مرحله، میل جنسی دوباره فعال میشود و فرد به دنبال روابط جنسی با دیگران میرود.
تثبیت:
فروید معتقد بود که اگر در هر یک از مراحل رشد روانی-جنسی، نیازهای کودک به طور کامل برآورده نشود، یا کودک با تعارضات خاصی روبرو شود، ممکن است در آن مرحله “تثبیت” شود. تثبیت به این معنی است که میل جنسی فرد در آن مرحله باقی میماند و به طور کامل به مرحله بعدی رشد نمیکند.
تاثیرات تثبیت:
تثبیت در هر یک از مراحل رشد روانی-جنسی میتواند به مشکلات روانی در بزرگسالی منجر شود.
به عنوان مثال، تثبیت در مرحله دهانی میتواند منجر به وابستگی، پرخوری یا سیگار کشیدن شود. تثبیت در مرحله مقعدی میتواند منجر به وسواس یا لجبازی شود. تثبیت در مرحله فالیک میتواند منجر به خودشیفتگی یا مشکلات در روابط جنسی شود.
نقد نظریه فروید:
نظریه رشد روانی-جنسی فروید مورد انتقادات زیادی قرار گرفته است. برخی از این انتقادات عبارتند از:
اتکا به شواهد بالینی و نه تجربی
دشوار بودن اثبات یا رد بسیاری از مفاهیم نظریه
نگاهی منفی به انسان و تمرکز بر غرایز و انگیزههای اولیه
با وجود این انتقادات، نظریه رشد روانی-جنسی فروید یکی از پرنفوذترین نظریهها در روانشناسی است. این نظریه در زمینههای مختلفی از جمله رواندرمانی، روانشناسی تربیتی و نقد ادبی کاربرد دارد. مفاهیمی مانند “مرحله دهانی” و “عقده ادیپ” به بخشی از زبان رایج تبدیل شدهاند.
نظریه مکانیزمهای دفاعی فروید
مکانیزمهای دفاعی در نظریه فروید، راهبردهای ناخودآگاهی هستند که برای محافظت از خود در برابر اضطراب و تهدید به کار میروند. این مکانیزمها به طور غیرارادی و بدون آگاهی فرد فعال میشوند و به او کمک میکنند تا با افکار، احساسات و تجربیات ناخوشایند کنار بیاید.
انواع مکانیزمهای دفاعی:
فروید انواع مختلفی از مکانیزمهای دفاعی را معرفی کرد که برخی از رایجترین آنها عبارتند از:
۱. انکار: انکار به معنای نادیده گرفتن یا انکار واقعیت یک موقعیت تهدیدآمیز است. به عنوان مثال، فردی که به بیماری لاعلاجی مبتلا شده است ممکن است وجود بیماری خود را انکار کند.
۲. سرکوب: سرکوب به معنای رانده شدن افکار، احساسات و خاطرات ناخوشایند به ناخودآگاه است. به عنوان مثال، فردی که مورد آزار جنسی قرار گرفته است ممکن است خاطرات این تجربه را به طور کامل از یاد ببرد.
۳. واپسرانی: واپسرانی به معنای بازگشت به مرحلهای از رشد روانی-جنسی است که در آن اضطراب کمتری وجود دارد. به عنوان مثال، فردی که در محل کار خود با مشکلاتی روبرو است ممکن است به رفتارهای کودکانه مانند لجبازی یا وابستگی روی بیاورد.
۴. فرافکنی: فرافکنی به معنای نسبت دادن افکار، احساسات و انگیزههای خود به دیگران است. به عنوان مثال، فردی که احساس خشم میکند ممکن است دیگران را به خشمگین بودن متهم کند.
۵. تصعید: تصعید به معنای تبدیل انرژی غرایز جنسی به رفتارهای قابل قبول اجتماعی است. به عنوان مثال، فردی که میل جنسی شدیدی دارد ممکن است این انرژی را به فعالیتهای خلاقانه مانند نقاشی یا موسیقی تبدیل کند.
نقش مکانیزمهای دفاعی:
مکانیزمهای دفاعی میتوانند نقش مفیدی در سلامت روان انسان داشته باشند. آنها به فرد کمک میکنند تا با اضطراب و تنش کنار بیاید و از فروپاشی روانی او جلوگیری کنند. با این حال، استفاده بیش از حد از مکانیزمهای دفاعی میتواند به مشکلات روانی منجر شود. به عنوان مثال، انکار واقعیت میتواند فرد را از حل مشکلاتش باز دارد و سرکوب احساسات میتواند به بروز علائم روانتنی مانند سردرد یا مشکلات گوارشی منجر شود.
اهمیت نظریه مکانیزمهای دفاعی:
نظریه مکانیزمهای دفاعی فروید به درک بهتر نحوه عملکرد ذهن انسان و چگونگی مقابله افراد با اضطراب و تنش کمک میکند. این نظریه در زمینههای مختلفی از جمله رواندرمانی، روانشناسی تربیتی و حقوق کاربرد دارد.
نظریه عقده ادیپ
عقده ادیپ یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه روانکاوی زیگموند فروید است. این نظریه به تمایلات جنسی و عاطفی کودکان در سنین ۳ تا ۵ سالگی نسبت به والدینشان میپردازد.
عقده ادیپ در پسران:
پسران در این مرحله تمایل عاطفی شدیدی به مادر خود پیدا میکنند و او را به عنوان معشوق خود میبینند.
همزمان، پدر را به عنوان رقیبی برای تصاحب مادر میبینند و از او احساس ترس و خشم میکنند.
فروید این ترس را “ترس اخته شدن” مینامید. ترس از اینکه پدر به دلیل حسادت، آلت تناسلی پسر را قطع کند.
برای حل این تعارض، پسر به تدریج با پدر خود همانندسازی میکند و تمایلات جنسی خود نسبت به مادر را سرکوب میکند.
این امر به پسر کمک میکند تا هویت جنسی خود را به عنوان یک مرد شکل دهد.
عقده الکترا در دختران:
در دختران، معادل عقده ادیپ، عقده الکترا نامیده میشود.
دختران در این مرحله تمایل عاطفی شدیدی به پدر خود پیدا میکنند و او را به عنوان معشوق خود میبینند.
همزمان، مادر را به عنوان رقیبی برای تصاحب پدر میبینند و از او احساس حسادت و خشم میکنند.
برای حل این تعارض، دختر به تدریج با مادر خود همانندسازی میکند و تمایلات جنسی خود نسبت به پدر را سرکوب میکند.
این امر به دختر کمک میکند تا هویت جنسی خود را به عنوان یک زن شکل دهد.
اهمیت عقده ادیپ:
فروید عقده ادیپ را یکی از مهمترین مراحل رشد روانی-جنسی انسان میدانست.
او معتقد بود که حل موفقیتآمیز این عقده، برای شکلگیری شخصیت سالم و روابط عاطفی مناسب در بزرگسالی ضروری است.
عقده ادیپ همچنین در شکلگیری وجدان اخلاقی و هویت جنسی فرد نقش مهمی دارد.
نقد نظریه عقده ادیپ:
نظریه عقده ادیپ از زمان ارائه تاکنون مورد نقدهای بسیاری قرار گرفته است.
برخی از منتقدان، این نظریه را به دلیل تمرکز بر تمایلات جنسی کودکان، غیراخلاقی میدانند.
با این وجود، نظریه عقده ادیپ همچنان یکی از مباحث مهم در روانکاوی و روانشناسی به حساب میآید.
نظریه تفسیر رویای فروید
نظریه تفسیر رویای فروید یکی از پایههای اصلی روانکاوی است. فروید معتقد بود که رویاها “راهی شاهانه به سوی ناخودآگاه” هستند. به عبارت دیگر، رویاها دریچهای به سوی افکار، احساسات و خواستههای پنهان در ذهن ناخودآگاه ما هستند.
اصول کلیدی نظریه تفسیر رویای فروید:
سرکوب: فروید معتقد بود که بسیاری از افکار و خواستههای ما به دلیل اضطراب یا ترس از سوی ذهن خودآگاه به ناخودآگاه رانده میشوند. این افکار و خواستههای سرکوب شده، خود را در قالب رویاها نشان میدهند.
نمادپردازی: فروید معتقد بود که عناصر رویاها نماد چیزهای دیگری در دنیای واقعی هستند. برای مثال، فروید معتقد بود که دیدن مار در خواب میتواند نمادی از آلت تناسلی مرد باشد.
تفسیر: فروید برای تفسیر رویاها از تکنیکهای مختلفی مانند تداعی آزاد، تحلیل نمادها و توجه به جزئیات رویا استفاده میکرد.
مراحل تفسیر رویا:
جمعآوری اطلاعات: در این مرحله، تحلیلگر اطلاعات مربوط به رویا مانند تصاویر، احساسات و افکار مرتبط با آن را از مراجع جمعآوری میکند.
تداعی آزاد: مراجع تشویق میشود تا بدون هیچ گونه سانسوری هر آنچه که به ذهنش میرسد را بیان کند.
تحلیل نمادها: تحلیلگر به دنبال نمادهای موجود در رویا و معنای آنها در دنیای واقعی میگردد.
تفسیر: تحلیلگر با استفاده از اطلاعات جمعآوری شده، تفسیر خود از رویا را به مراجع ارائه میدهد.
اهمیت تفسیر رویا:
فروید معتقد بود که تفسیر رویا میتواند به افراد در درک بهتر خود و حل مشکلاتشان کمک کند.
تفسیر رویا میتواند به کشف افکار و احساسات پنهان در ذهن ناخودآگاه فرد کمک کند.
تفسیر رویا میتواند در درمان اختلالات روانپزشکی مانند اضطراب، افسردگی و وسواس فکری-عملی مفید باشد.
نقد نظریه تفسیر رویای فروید:
نظریه تفسیر رویای فروید از زمان ارائه تاکنون مورد نقدهای بسیاری قرار گرفته است.
برخی از منتقدان، این نظریه را غیرعلمی و فاقد اعتبار میدانند.
برخی دیگر نیز معتقدند که تفسیر رویاها به دلیل موضوعی بودن، میتواند تفسیرهای مختلفی داشته باشد و به یک نتیجه قطعی نرسد.
با وجود این نقدها، نظریه تفسیر رویای فروید همچنان یکی از مباحث مهم در روانکاوی و روانشناسی به حساب میآید.
اوج موفقیتهای زیگموند فروید:
زیگموند فروید در طول زندگی خود به موفقیتهای زیادی دست یافت. برخی از موفقیتهای او عبارتند از:
توسعه نظریههای روانکاوی: فروید نظریههای متعددی در مورد شخصیت، ذهن ناخودآگاه، میل جنسی و رشد روانی-جنسی ارائه کرد. این نظریهها انقلابی در درک ما از انسان ایجاد کردند و تأثیر عمیقی بر روانشناسی و سایر رشتهها مانند ادبیات، جامعهشناسی، و فلسفه داشتند.
تأسیس انجمن بینالمللی روانکاوی: فروید در سال ۱۹۰۲ انجمن بینالمللی روانکاوی را تأسیس کرد. این انجمن به عنوان یک سازمان جهانی برای روانکاوان عمل میکند و به ترویج نظریهها و روشهای روانکاوی میپردازد.
انتشار کتابهای مهم: فروید کتابهای متعددی در مورد روانکاوی منتشر کرد که از جمله آنها میتوان به “تفسیر رویا”، “آئین روانکاوی”، “توتم و تابو” و “آینده یک توهم” اشاره کرد. این کتابها به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند و به عنوان منابع اصلی در زمینه روانکاوی شناخته میشوند.
تأثیر بر فرهنگ و جامعه: نظریههای فروید تأثیر عمیقی بر فرهنگ و جامعه در قرن بیستم داشتند. مفاهیمی مانند ناهشیار، عقده ادیپ و مکانیزمهای دفاعی، به بخش جداییناپذیر از زبان و تفکر ما تبدیل شدهاند.
علاوه بر این موارد، فروید به دلیل موارد زیر نیز شناخته میشود:
استفاده از روش تفسیر رویا برای درمان اختلالات روانی: فروید از روش تفسیر رویا برای دسترسی به ذهن ناخودآگاه و درمان اختلالات روانی استفاده کرد.
تاکید بر نقش میل جنسی در شخصیت و رفتار انسان: فروید معتقد بود که میل جنسی، نیروی محرک اصلی رفتار انسان است و در تمام مراحل زندگی نقش مهمی دارد.
معرفی مفهوم ناهشیار: فروید معتقد بود که بخش بزرگی از ذهن انسان ناآگاه است و این بخش ناآگاه، نقش مهمی در افکار، احساسات و رفتار ما دارد.
فروید به عنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین متفکران قرن بیستم شناخته میشود. نظریههای او در مورد شخصیت، ذهن ناخودآگاه و میل جنسی، درک ما از انسان را دگرگون کرد.تاثیرات فروید در زمینههای مختلف مانند روانشناسی، ادبیات، جامعهشناسی و فلسفه تا امروز نیز ادامه دارد.
اواخر زندگی:
• فروید در سال ۱۹۳۳ به دلیل یهودی بودن و به قدرت رسیدن نازیها از اتریش به انگلستان فرار کرد. او در سال ۱۹۳۹ در لندن درگذشت.
منابع
کتاب نظریه های شخصیت اثر دوان پی شولتز و سیدنی الن شولتز
“تفسیر رویا” اثر زیگموند فروید
“آئین روانکاوی” اثر زیگموند فروید
مقاله نظریه شخصیت فروید در ویکیپدیا
مقاله مراحل رشد روانی-جنسی فروید در ویکیپدیا
کتاب “فروید: زندگی و اندیشه” اثر ارنست جونز
مقاله “کوکائین و فروید” در ویکیپدیا
مقاله “تاریخچه مصرف کوکائین” در ویکیپدیا